وقتی با تو آشنا شدم درخت مهربانیت آنقدر بلند بود که هرچه بالا تر رفتم آخرش را ندیدم .
معجون زیبایت آنقدر شیرین بود که هرچه نوشیدم نتوانستم تمامش کنم
دریای عشقت آنقدر وسیع بود که هر چه شنا کردم نتوانستم آخرش را ببینم و سرانجام در آن غرق شدم.
مرا نمیخواهی دیگر میدانم
حتی اگر مرا ببینی هم نمیشناسی مرا دیگر میدانم
اینک همان نامه ای که برایم نوشتی را میخوانم
چه عاشقانه نوشته ای همیشه با تو میمانم
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
عاشقانه های بهاره و آدرس
baharkhanum.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.